حفظ آثار

وصیت نامه شهید ابوالقاسم رجب نظری

جعفری مقدم | پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ | ۰ نظر
وصیتنامه شهید ابوالقاسم رجب نظری

شهید ابوالقاسم رجب نظری
بسم رب شهداوصدیقین
شهادت ارثی است که از اولیاءبه مارسیده است
امام خمینی
وصیتنامه سربازرشید اسلام قاسم رجب نظری
با درود به پیشگاه منجی عالم حضرت مهدی موعود (عج) و نائب بر حقش فرمانده تمامی رزمندگان جان برکف اسلام خمینی کبیر، درود بی کران به روان پاک شهیدان آنانکه چگونه زیستن را به ما آموختن و خود با آوای الله اکبر به لقاءالله پیوستند.
یادشان گرامی و راهشان جاوید

سلام و دعای فراوان خدمت خانواده گرامی، پس از تقدیم هزاران سلام و دعا خدمت پدر و مادر عزیزم. امیدوارم که حالتان خوب باشد. در زیر سایه پروردگار عالم  زندگی خوش و خرمّی داشته باشید. پدر عزیزم و مادر مهربانم اینک که این نامه را میخوانید. دیگر من در کنار شما نیستم سفری طولانی را در پیش گرفتم و بسوی خدای بزرگ، بسوی عالم دیگر که فرستاده خدا از آن سخن می گفت رفتم، نزد مادر تمامی رزمندگان فاطمه الزهرا(س) رفته ام. مادر جان ای مادر مهربانم که شبها بر بالینم بی خوابی‌ها کشیدی درست است که‌ جسمم از پیش شما رفته ولی روحم درکنار شماست. آن جسم از پوست و خون و گوشت ساخته شده بود. و حال زیر خاک جای گرفته ولی روحم آن وجود اصلی در کنار شما هست شاهد ناله‌های دل مادرش است شاهد گریه‌های خواهرانش و برادرانش هست می‌دانم که پدرم از رفتن من چقدر در رنج است. مادرم اگر خواستی گریه کنی برای من‌ قاسم گریه نکن برای آن قاسم‌هایی گریه کن که‌ اثری از آنان نیست مادران این عزیزان وقتی که به‌ بهشت زهرا(س) می‌روند نمی‌دانند بر سر قبر کدامین عزیز بروند و گریه کنند حال مادرم که تو جای مرا می‌دانی هرشب جمعه دست خواهران و برادرانم را بگیر و در بالین سرم بیاور و برای من درد و دل کن من منتظر شما هستم مادر جان حال که من دیگر به این دنیا برنمی‌گردم و می‌دانم که تو را تنها گذاشتم صبر و استقامت داشته باش، مادر جان من هدیه‌ای نزد تو بودم من یادگاری از وجود تو بودم حال خداوند این امانتی را از تو گرفته تو بیشتر به خدا توجه کن مادرم می‌دانم آرزو داشتی دامادی فرزندت قاسم را ببینی، پدر جان تو هم آرزو داشتی در پیری عصای دست تو شوم ولی خواست خدا بود که در عالم دیگر داماد شوم و در آنجا افتخاری برای شما باشم مادر می‌دانم اگر در جبهه شهید شوم در آخرین لحظات مادر رزمندگان فاطمه(س) خواهد آمد و سر خونین مرا و دیگر عزیزان را در آغوش خود بر روی دامن پاکش بگیرد و جای مرا دلداری کند.
سرتان را درد نمی‌آورم به تمامی خواهرانم دعای فراوان و بگوئید که همانند زینب(س) باشند و سرمشق زندگی خود را از او بگیرند به برادرم محمود و حسن آقا که بیشتر توجه به خدا کنند و در فکر آخرتشان که افتخاری باشند برای اسلام. خدمت تمامی فامیلهای خوبم سلام و دعا برسانید و از یکایک حلالیت بطلبید، به دوستانم بگوئید قاسم از پیش شما رفت ولی به سعادت رسید امیدوارم که شما راه مرا ادامه دهید چون که راه من بسوی‌ کربلا که سالها آرزو داشتیم قبر شش‌ گوشه‌ی حسین (ع) را بوسه زنیم  و آزادی قدس بود. در آخر خانواده‌ی عزیزم من ارثی ندارم که آن را بخواهم تقسیم‌ کنم تنها نصیحت‌هایی بود که در بالا ذکر کردم و حقیقتی‌ را با شهادت خودم برای شما نمایان ساختم دیگر عرضی ندارم جز پیروزی اسلام.
فرزندحقیرشما قاسم رجب نظری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی